از طرف دیگر مایکروسافت سعی کرد با محصولات سری سرفیس کمی قواعد بازی را تغییر دهد. بر کسی پوشیده نیست که هدف اصلی ویندوز 10 ارائه تجربه کاربری یکسان روی انواع دستگاهها است و فرقی نمیکند یک دستگاه معمولی یا مدلی باشد که به نمایشگر لمسی مجهز شده است.
تبلت سرفیس میتواند ظاهر و حس ویندوز در حال اجرا روی یک کامپیوتر سنتی را تکرار کند و وقتی کیبورد به آن متصل میشود، این تجربه کاری تقریبا کامل خواهد شد. اما مشکلی که اینجا پیش میآید در واقع یک سوال بی پاسخ است که اگر با اضافهشدن کیبورد به تبلت سرفیس کارها به خوبی یک لپتاپ انجام میشود، آیا واقعا به یک لپتاپ در کنار تبلت نیاز داریم؟
میانهروی (سازش) نمیتواند همیشه پاسخ درست باشد
ظهور و پیشرفت تبلتها باعث شده تا لپتاپها در موقعیت بدی قرار بگیرند یا دائما با دستگاههای در اندازه کوچکتر، وزن کمتر و قابلیت حمل و نقل بهتر رقابت کنند. به همین دلیل در شرایط فعلی انتظارات از لپتاپها بالا رفته است.
چندین سال قبل، برای مدتی نتبوکها پیش از اینکه خیلی زود به خاطر کیبوردهای مناسب و نمایشگرهای کوچکشان، از صفحه روزگار محو شوند، محبوب بودند. فداکردن اندازه نمایشگر برای اکثر کاربران لپتاپ کافی بود تا از نتبوکها دوری کنند و در نتیحه تنها نقطهای که میشد آن را ارتقا داد به ضخامت دستگاه باز میگردد.
از آنجا که باریکبودن در کنار قیمت فروش دو عامل مهم برای مشتریان به شمار میرود، تولیدکنندگان باید راهکارهای دیگری پیدا میکردند که بتوانند پیروز این رقابت باشند. یکی از مهمترین موارد میزان شارژدهی باتری است که دستگاه یوگا 3 پرو لنوو میتواند شاهد خوبی از یک لپتاپ هیبریدی برای این ادعا باشد که در کنار بدنه باریکتر، عمر باتری بهتری دارد.
با این وجود، براساس پستی که توسط وبسایت Huffington Post منتشر شده ، در یک نظرسنجی، بسیاری از بزرگسالان اعلام کردند که حاضرند به خاطر عمر بهتر باتری دستگاه ضخیمتری را انتخاب کنند. کاملا مشخص است که لپتاپ نسبت به یک گوشی هوشمند وضعیت متفاوتی دارد، اما به دلیل اینکه گوشی هوشمند چون میتواند در جیب یا کیف دستی قرار بگیرد پس نیاز به باریکتر بودن آن نسبت به لپتاپ بیشتر احساس میشود، میتواند فرض معقولی باشد.
نمونههایی از لپتاپهای موفق با اندازه بزرگ مانند مدل XPS 13 جدید دل وجود دارد که وزن زیادی ندارند، ولی در مقابله با سیستمهای دیگری که در جریان CES 2015 معرفی شد واقعا ضخیم به نظر میرسد. با اینکه از نظر ضخامت با یک محصول خیلی باریک روبرو نیستم ولی این دستگاه از یک باتری خیلی بزرگ، یک کیبورد عالی و بدنهای کاملا مستحکم برخوردار است.
همچنین باید لپتاپهای گیمینگ را نیز در نظر بگیریم. به عنوان مثال لپتاپ G751 ایسوس که از طراحی یک اولترابوک مدرن بهره میبرد، تواناییهای زیادی دارد. G571 آنقدر قدرت دارد که بتواند جایگزین بسیاری از دسکتاپها شود و از نظر کیفیت نمایشگر و عملکرد سریع و سیستم خنککنندگی در نوع خود بین لپتاپهای بالای 15 اینچ طی 5 سال گذشته یک پیشگام به شمار میرود.
آینده
همچون هر دستگاه دیگری، مشتریان انتظار دارند یک لپتاپ با گذر زمان نیز رشد کند. میتوان مشتریانی که نیاز به سختافزار قدرتمند و ردهبالا دارند را نسبت به ضخامت دستگاه توجیه کرد. چون لپتاپ کوچکتر یعنی فضای کمتر برای قطعات بهتر، سیستم صوتی و اسپیکر برتر، پورتهای کمتر یا حتی حذف درایو نوری.اگر لپتاپها مشابه کامپیوترهای دسکتاپ باشند مشکلی پیش نمیآید. بسیاری از کاربران علاقمندند به جای استفاده از سیستمهای اسمبل شده برای محدوده خاصی، خودشان سیستم مورد نظر و مطلوب را تهیه کنند. متاسفانه به نظر میرسد بسیاری از تولیدکنندگان نظر مخالفی دارند و با کاهش حق سفارشیسازی قصد دارند سود خودشان را افزایش دهند.
نکته مهم این است که لپتاپها نباید ارزش خود را به عنوان یک دستگاه با عملکرد کامپیوترهای شخصی در قالب یک ابزار قابل حمل از دست بدهند. مهمترین ویژگی این نوع از ماشینها جایی بین انعطافپذیری یک تبلت و عملکرد یک دستگاه دسکتاپ است. برای اینکه همچنان لپتاپها در دنیای تکنولوژی شرایط رقابتی خود را حفظ کنند، حفظ تعادل میان این دو عامل بسیار ضروری است.